۱۳۸۸ شهریور ۲, دوشنبه

احمق های چلم و تاریخشان


"من شعرهایم را عوض می کنم با نان،کره و پنیر،مرغ،تخم مرغ،سیر و پیاز،پاشنه ی چکمه ی پای چپم هم سوراخ شده،اگر کسی آن را درست کند،یک شعر 23 بیتی به او خواهم داد."
این اولین کتابی است که از«آیزاک بشویتس سینگر» می خوانم.نویسنده ای لهستانی و برنده جایزه نوبل در ادبیات.اگرچه این کتاب جایزه ی ادبیات کودک و نوجوان را گرفته اما به نظر نمی رسد کتاب کودک و نوجوانان باشد هرچند به خاطر طنز بودنش لحن ساده لوحانه ای دارد.
این کتاب، بحران یک اجتماع را خیلی جالب به تصویر کشیده و نشان داده که حماقت بشر تنها دلیل مشکلات جامعه می تواند باشد.داستان از ابداع واژه ی بحران شروع می شود.زمانیکه آنها گمان کردند واژه ی بحران بدون وجود مصداقش در عالم خارج بوجود آمده و به دنبالش بحران در شهر چلم هم پدیدار شد پس آنها سعی کردند واژه ی بحران را از میان بردارند تا مشکلات از بین برود و بعد دانستند پاک کردن صورت مساله،راه حل از بین بردن بحران نیست پس حاکم را عوض کردند و باز مشکلات ادامه داشت و در نهایت داستان با حکومت زنان پایان می یابد.

۱ نظر:

somayeh گفت...

man vaghtii in ketabo mikhonadam hamash rosa va sardamdaran keshvaremon joloye cheshmama bodand ke khodeshan ra zadand be hemaghat va anche ke masaleye aslist rad mikonan va be fareiat chasbidan !